محل تبلیغات شما




این طور به نظر می رسد که نیکی پاداش ایمان است. به این معنا که در صورت ایمان به خدا و یا  یک حقیقت، اتفاقی رخ می دهد و انسان وارد فضای تازه ای می شود. 
این فضای جدید چندان عجیب و غریب نیست. جایی است که فقط اطمینان خاطر حاصل می کنیم. جایی است که مطمئن هستیم راه را اشتباه نیامده ایم، جایی است که برای خود خدایی داریم و می دانیم داریم چه می کنیم و چه باید بکنیم. 
احساس می کنیم که با همه خلق پیوند یافته ایم، از اژل تا به ابد. چون گذشتگان  هم چنین رسالتی داشتتد و آیندگان نیز چنین رسالتی خواهند داشت. کسی در جایی خیلی دور به شکلی در صدد انجام کار نیک است یا این که به راستی هم دارد کار نیک انجام می دهد. پس بسیار خب اینها همه یاران ما هستند. کسی اکنون در بوتسوانا در اوکلاهاما سیتی در اوتاوا در بمبئی در جاکارتا در استکهلم یا پکن دارد کار نیک انجام می دهد و به نیکی می اندیشد و او یار ماست در آن گوشه از جهان. 
این احساس که با همه ی هم اندیشان خویش پیوند یافته ای احساس خوشایندی است. 
پذیرش دیگری، پذیرش یک دوک فرانسوی در کنار یک بومی آمریکای مرکزی، و در جمعی از ناهمگنی ها بودن و خود را صاحب یک رسالت دانستن؛ نوعی هویت تازه است. در این جمع 
لائیک و دیندار در کنار هم هستند. دیندار می گوید دینم به من کمک می کند تا درچارچوب نیکی بهتر عمل کنم و لائیک می گوید دین به من کمکی نمی کند و ما همه در کنار هم هستیم نه ااما به خاطر   ویژگی های هویتی مشترک بلکه به خاطر این که ما به نیکی وفاداریم. 
از باب نمونه می توان گفت که اصلاح طلب و اصولگرا به رغم تفاوت ها می توانند جبهه ی واحدی هم تشکیل بدهند. البته به نوعی همه ی ما جبهه ی واحدی تشکیل داده ایم منتهی از آن بی خبریم. آنچه یک جامعه را به وجود می آورد ارزش های مشترک آنهاست نه اختلافاتشان. 
ما در ایران در مورد شورای نگهبان اختلاف نظر داریم اما در مورد نیکی ها اختلاف نظر نداریم. در مورد این که از کارمان نیم، خشممان را کنترل کنیم، این که اکرمکم عندالله اتقاکم این که هوای زیست بوم خود را داشته باشیم و این که هر کس زباله هایش را از ماشین پرت کرد انسان آنرمالی نیست بلکه ممکن است او خیلی هم خوش قلب، مهربان و دست و دل باز باشد.
 باری ما در دار ودسته ها هم که باشیم باز این نیکی است که حلقه ی پیوند ماست.


نیکی های سه گانه زرتشت می تواند راهنمای عمل باشند یا حتی پاسخی بدهند به این پرسش اساسی که در اینجا چه باید کرد؟ 
البته این به معنای واپسگرایی، درغلتیدن به رمانتیسیسم، باستانگرایی یا چیزهای مثل این نیست. همچنین این به معنای این که فیل کسی یاد هتدوستان کرده باشد هم نیست، هر چند اکنون هند کانون زرتشتیان به شمار می رود. ما می توانیم در چارچوب مسلمانی به این میراث کهن نیز وفادار بمانیم و از سادگی فرمول( سرمشق، سانیز، ساختاره) آن برای دادن ساختاری به زیست خود بهره ببریم. 
نیکی های سه گانه همواره به ما می گویند که چگونه باید باشیم. در واقع آنها به تعیین رفتار ما در  موقعیت ها و در وضعیت ها و جایگاه های مختلف می پردازند.
از جمله ایراداتی که به این راهبرد وارد می شود این است که سه گانه ها مفاهیمی بسیار کلی هستند و نمی توانند عملاً به کسی کمک کنند. اما چگونه است که مفاهیم بسیار انتزاعی تر می توانتد ولی اینها نمی توانند. چطور ثواب و گناه می توانند کنترل کننده باشند اما نیکی نمی تواند. 
با چه اطمینانی نی توان در مورد گناه یا ثواب صحبت کرد؟ اگر پاسخ یک نفر این باشد که "با اطمینان بسیار"، به وی می توان گفت خب ثواب چیزی به جز همان نیکی که مفهومی ملموس تر است نیست و اگر هم  کسی منکر این دو مفهوم دینی یعنی ثواب و گناه باشد می توان به او گفت نیکی همان است که تو از دیگران انتظار داری انجام دهند و بدی نیز همان است که تو دوست نداری دیگران آن را انجام دهند.
اگر کسی از ما بپرسد: ما اینجا داریم چه می کنیم؟ می توانیم پاسخ دهیم که ما اینجاییم تا کار نیک انجام دهیم و یا دست کم  در صدد انجام کار نیک باشیم.
همچنین بگوییم: ما اینجاییم تا فکر های نیک داشته باشیم، 
گفته ها ی نیک داشته باشیم. 
ما اینجاییم تا به سوی آن خیر عظیم حرکت کنیم.


  


 

ما از طریق کمک به فرایند بازیافت به پا گیری یک صنعت کمک می کنیم ولی با عدم جدا سازی پسماندها و یا رها سازی آنها در کنار خیابان ها و مخازن زباله ها، باعث می شویم یک ناهنجاری اجتماعی استمرار پیدا کند.

به گزارش روابط عمومی سازمان مدیریت پسماند، روزانه بیش از ۲ هزار تن پسماند و ۱۸ هزارتن خاک و نخاله در شهر مشهد تولید می شود. تردیدی نیست که حتی یک روز تعلل در جمع آوری و ساماندهی این میزان پسماند و ضایعات ساختمانی می تواند ما را با یک فاجعه زیست محیطی مواجه کند.
از سوی دیگر اگر بخواهیم به طور مرتب این حجم از زباله را  دفن کنیم، به زودی همه جا به گورستان زباله تبدیل خواهد شد و در این شرایط است که موضوع بازیافت زباله  و ساماندهی خاک و نخاله اهمیت پیدا می کند.
شهروندانی هستند که تمایلی به هم کاری در زمینه ی تفکیک و بازیافت زباله ندارند و این به معنای آن نیست که آنها به مسائل محیط زیست بی توجه اند و یا اینکه تهدید زباله ها را جدی نمی گیرند؛ بلکه عدم همکاری آنان بیشتر به نوع دیدگاهشان نسبت به روند بازیافت برمی گردد.
برخی از شهروندان "تفکیک زباله از مبدا" و تحویل آن به واحدهای بازیافتی را عامدانه انجام نمی دهند؛ چون فکر می کنند بالاخره چیزی هم باید برای زباله گردها باقی بماند. با این تصور که در این شرایط اقتصادی  زباله گردی بهتر از  بیکاری و تحمل عواقب آن است.
اما تردیدی نیست که زباله گردی در همه جا  یک چالش و معضل به شمار می رود و نه یک پیشه و شغل.  از این رو جوامع انسانی و دولت ها موظف اند به طریقی به  این ناهنجاری پایان دهند؛ نه این که به آن دامن بزنند.
افزون بر این زباله های قابل بازیافت توسط پیمانکاران جمع آوری می شوتد و اگر این کار برایشان به صرفه نباشد نمی توانند به کار خود ادامه دهند. چنان که در برخی شهر ها این اتفاق رخ داده است و دیگر کسی متصدی جمع آوری بازیافتی ها نیست.
اکنون مسئله بازیافت زباله به یک صنعت تبدیل شده و هدف این است که اگر نه صد در صد دست کم درصد بالایی از پسماندهای تر و خشک بازیافت شوند و تحقق این امر وابسته  به همکاری شهروندان است.
لذا با توجه به ملاحظات فوق ما از طریق کمک به فرایند بازیافت ، هم به پاکیزگیمحیط زیست کمک می کنیم و هم به پا گیری یک صنعت؛ در حالی که  با عدم جدا سازی پسماندها و یا رها کردن آنها در کنار خیابان ها و مخازن زباله ها، باعث می شویم که عده ای شعل خود را از دست بدهند و هم زمان یک ناهنجاری اجتماعی استمرار پیدا کند.


روزانه بیش از ۱۲ هزار کیلو وات برق از گاز متان در مشهد تولید می شود هر روز حدود ۵ هزار متر مکعب گاز متان از محل دفن پسماندها ها در مجتمع صنعتي شماره یک بازيافت حاصل می شود. این مجتمع در كيلومتر 5 جاده ي مشهد- نيشابور، واقع شده و متعلق به سازمان مدیریت پسماند است در پسماندهاي آلي به دلیل گذشت زمان و وجود شرایط بی هوازی، فرآیند تخمیر رخ مي دهد و حاصل آن انتشار گازی است که 55 تا 60 درصد آن گاز متان و 40 تا 45 درصد دی اکسید کربن است.




می گن جوونگرایی، می گن اعتماد به جوونا، می گن جوان سازی مدیریت کشور؛ اما راستش من یکی که از هیچ چی به اندازه ی مدیریت جوونا به وحشت نمی افتم؛ من که اصلا چشمم آب نمی خوره که شاخ شمشادای پرمدعای ما کاری از دستشون ساخته باشه. چون این حضرات به چیزی که کمتر یا اصلا فکر نمی کنن مسئله ی میهنه؛ مسئله ی خدمته.
دیروز دوشنبه، ساعت 17 و ۳۰ جوکر را نمایش دادیم. در دفتر حزب. شمار حاضران زیاد نبود. ولی همه از دیدن فیلم راضی بودند و آنهایی که قبل تر یک یا چند بار فيلم را دیده بودند رضایت بیشتری داشتند‌. جوکر تا کنون بیش از یک میلیارد دلار فروخته و به هنگام اکرانش پلیس و ارتش در آماده باش بوده اند. افزون بر این ها، شیر طلایی ونیز و نخل طلای کن را هم ربوده و منتظر است تا جوایز اسکار را هم درو کند. در باره ي اين فيلم حرف هاي زيادي زده شده اما شايد حرف هاي كيهان از همه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرباز ولایت آسمان شاد